06:10

1403/08/09

چرا تقدیر و تشکر مورد اهمیت است؟

به‌بهانه روز جهانی تشکر از اهمیت این کار شیوه اصولی‌اش و مزایای روان‌شناسانه آن گفتیم.
قدردانی در روان شناسی حالتی شناختی-عاطفی است. این حالت زمانی به وجود می‌آید که فرد منفعتی را که دریافت کرده به خود نسبت نمی‌دهد بلکه می‌داند که این منفعت به دلیل نیت خوب فرد دیگری به او رسیده است. این شناخت برای هر دو طرفِ رابطه احساس خوشایندی به بار خواهد آورد. فردِ دریافت کننده موهبت، از حمایت و توجه دیگری بهره می‌برد و با قدردانی خود، احساسِ ارزشمندی و معناداری را به فرد مقابل منتقل می‌کند. امروز یعنی ۲۶ دسامبر، روز «گفتن thank you (متشکرم)» است. به همین بهانه درباره اهمیت قدردانی از دوست، همکار، همسر و … گفتیم.

قدردانی و پایداری رضایت از زندگی

قدردان‌بودن باعث می‌شود که فرد به جنبه‌های مثبت زندگی اجتماعی عادت نکند و همیشه متوجه ارزش‌های دریافتی از سوی اطرافیان باشد، چنین موضوعی به پایدار ماندن رضایت از زندگی می‌انجامد. برای مثال اگر هر روز به آماده بودن امور مربوط به خانه عادت کنیم و چنین روندی به منزله یک امر بدیهی برای‌مان باشد، قطعاً تلاش‌های صورت گرفته برای این امور به چشم نخواهد آمد؛ بنابراین نگاهی یکنواخت به زندگی برای خود و فرد مقابل ایجاد خواهیم کرد.

ابراز قدردانی، انتشار احساس مثبت

ابراز قدردانی در برابر یکدیگر، انتشار احساس مثبتی است که انگیزه انجامِ دوباره آن رفتار را ایجاد می‌کند؛ بنابراین قدردانی با افزایش انگیزه انجام رفتار‌های نوع‌دوستانه، باعثِ افزایش حمایت اجتماعی می‌شود. قدردانی در یک نگاه می‌تواند واکنش سریع و کوتاه‌مدت در برابر لطف دیگری باشد و در نگاهی دیگر می‌تواند تبدیل به یک خلق پایدار و ویژگی شخصیتی شود که در این صورت فرد می‌تواند برای هر لحظه بودنِ خود قدردان و شاد باشد.

کاهش بی‌انگیزگی و افسردگی

همچنین در سطح ارتباطی، قدردان بودن می‌تواند به شکل گیری ارتباطات گرم و صمیمی بینجامد. داشتن دایره ارتباطی قوی، امید را در افراد زنده نگه می‌دارد به طوری‌که فرد، اطرافیان را به عنوان عواملی در نظر می‌گیرد که می‌توانند در سختی‌ها به او کمک کنند. داشتن چنین تصویری از اطرافیان و حمایت‌های آنان به کاهش بی‌انگیزگی و افسردگی کمک می‌کند.

چه‌کنیم تا قدردان شویم؟

قدردان‌بودن در محیط خانواده یا در محل کار نیازمند این است که نگاهِ وظیفه‌مدار نسبت به مسئولیت‌ها و رفتار‌های یکدیگر نداشته باشیم. در نگاه وظیفه‌مدار هر رفتار و انجام مسئولیتی که از اعضای خانواده یا دوستان و همکاران سر بزند به پای انجام وظیفه گذاشته می‌شود. در این حالت فرد خود را موظف به تشکر و قدردانی نمی‌داند. از آن طرف، هر یک از اعضا هم در یک سلسله عادت‌وار به انجام مسئولیت‌ها می‌پردازند، بدون آن‌که در اجرای آن رفتار احساسِ با ارزش بودن و مفید بودن به آن‌ها دست یابد؛ بنابراین چنین روندی در دراز مدت برای هر دو طرف می‌تواند حالت فرسایشی داشته باشد. برای قدردان بودن باید نگاه را از نتیجه کار برداشت و بر روند اجرای کار تمرکز کرد. ممکن است یکی از اعضای خانواده یا یکی از همکاران در انجام مسئولیت خود به نتیجه مطلوب نرسد، این مورد نباید تلاش‌های صورت گرفته در روند کار را زیر سوال ببرد. در مجموع داشتن روحیه قدردانی در مناسبات ارتباطی باعث انتشار حس شادمانی، با ارزش بودن، امید، انگیزش اجتماعی و برخورداری از زندگیِ رضایت‌مندانه می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *